مایکل تودارو(Michael Paul Todaro)، متخصص سرشناس اقتصاد توسعه در خصوص تعریف توسعه، معتقد است توسعه به معنای ارتقای مستمر کل جامعه و نظام اجتماعی به سوی زندگی بهتر و یا انسانی تر است و باید سه هدف عمده را پیگیری و محقق نماید:
- 1. تأمین نیازهای اساسی: همه ی مردم نیازهای اساسی معینّی شامل غذا، مسکن، بهداشت و امنیت دارند که تداوم بخش زندگی انسانهاست و زندگی بدون آنها به مخاطره می افتد. وقتی یکی از آن ها وجود نداشته باشد و یا عرضه ی آن بسیار کم باشد، حالت عقب ماندگی مطلق پیش می آید.
- 2. اعتماد به نفس: دومین جزء زندگی خوب، اعتماد به نفس (احساسِ داشتن شخصیت، عزت نفس و آلت دست دیگران قرار نگرفتن) است. تمام مردم و جوامع به دنبال نوعی اعتماد به نفس اند، هرچند ممکن است آن را شخصیت، مقام، احترام، افتخار و استقلال بنامند. ماهیت و شکل اعتماد به نفس ممکن است از یک جامعه به جامعه ی دیگر و یا از یک فرهنگ به فرهنگ دیگر تغییر یابد.
- 3. آزادی و توانایی انتخاب: منظور از آزادی، مواردی همچون رهایی از شرایط مادی از خود بیگانه کننده ی زندگی و آزادی از قیود اجتماعی انسان نسبت به طبیعت، جهل، بدبختی و نیز انسان های دیگر، نهادها و باورهای جزمی است. آزادی، دامنه ی انتخاب را برای جوامع و اعضای آن گسترش می دهد و محدودیت خارجی را در راه حصول پاره هدف های اجتماعی که آن را توسعه می نامیم، به حداقل می رساند.
براساس تعریف تودارو می توان نتیجه گرفت که توسعه، هم واقعيتی مادی و هم حالتی ذهنی است که حسب آن، جامعه از طریق ترکیب فرایندهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، وسایلی را برای به دست آوردن زندگی بهتر تأمین می کند.
لزوم توجه به دو بعد فوق الذکر در توسعه، تقریباً در میان عموم علمای معاصر پذیرفته شده است. برای نمونه، یورگن -هابرماس، از علمای فلسفی-سیاسی معاصر غرب، از دیدگاهی دیگر، به این دو مفهوم اساسی اشاره می کند. از نظر او، توسعه مترادف با گذار از مرحله ای به مرحله ی دیگر در جامعه ای است که اعضای آن، هم از لحاظ کمّی و هم از لحاظ کیفی، ظرفیت های فراگیر خود را افزایش می دهند. یعنی اعتلای شناخت افراد نه تنها موجب توسعه و تعالی انسان ها می شود بلکه ساحت بینا فردی یا دنیای اجتماعی را نیز اعتلا می بخشد و همین، معنا و مفهوم توسعه است. به تعبیر هابرماس، عقلانیت ابزاری، گویای وجه کمّی توسعه و به عبارت دیگر توسعه ی اقتصادی؛ و عقلانیت فرهنگی مُبیّن ابعاد کیفی و معنوی توسعه و به عبارت دیگر فرهنگ، کلام و مفاهمه است. از آن رو که توانایی ها و نیازهای آدمی در دو بعد فوق الذکر است، پس توسعه نیز می بایست واجد این خصیصه باشد و یکی بدون دیگری موجب بحران در فرد و جامعه است.
منابع:
(1) توسعه اقتصادی در جهان سوم، تالیف مایکل تودارو، ترجمه غلامعلی فرجادی، نشر کوهسار.
(2) جامعیت مفهوم توسعه و رابطه آن با فرهنگ،تالیف غلامعباس توسلی، فرهنگ توسعه، آذر و دی 1373، شماره 15.





ثبت دیدگاه