پیام ماه:
شهید حسن البناء: واقعیت‌های امروز خواب‌های دیروز هستند و خواب‌های امروز، واقعیت‌های فردایند.

دوشنبه, ۵ آبان , ۱۴۰۴ Monday, 27 October , 2025 ساعت ×
کارکرد توسعه‌آفرین سَمَن‌ها
نویسنده : محسن رنانی
پ
پ

اگر با نگاه کارکردگرایی به هر جامعه‌ای نگاه کنیم، هر جامعه دارای پنج عرصه است که همه‌ی فعالیت‌های انسانی در موقعیت‌های مختلف، در یکی از این عرصه‌ها جای می‌گیرد. این عرصه‌ها عبارتند از: اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و عاطفی، که همه‌ی افراد در آن‌ها حضور دارند و هر یک از این عرصه‌ها می‌تواند به توسعه‌ی ملی کشور کمک نماید. در شرایط امروز، تاثیرگذارترین عرصه، عرصه‌ی اجتماعی است که نهادهای اجتماعی، مهم‌ترین بازیگران آن هستند. نهاد یعنی هرگونه قواعدی که رفتار ما را کنترل می‌کند. برخی از کنترل‌ها خوب و برخی، مانعِ توسعه و تکاملِ اجتماعی هستند. در حوزه‌ی اجتماعی، نهادهای سازمان‌یافته مانند سازمان‌های مردم‌نهاد(NGOs) حضور دارند که هر کدام به دنبال یک هدف هستند.

سازمان‌های مردم‌نهاد به عنوان نهادهای اجتماعی، به ارزش‌های مادّی که در دیگر حوزه‌ها مطرح است، بی‌توجّه هستند و تنها هدف آن‌ها، ارتقا و تعالی انسان، جامعه و بهزیستی است. به بیان بهتر، برای سَمَن‌ها، انسان و جامعه‌ی انسانی اهمیت دارد. تلاش برای بهبود زیستِ اجتماعی، بزرگ‌ترین مزیّت سَمَن‌ها است؛ در این نوع نهادها، افراد با هر دین و اعتقاد و ایدئولوژی می‌توانند دور هم جمع شوند؛ اما در دیگر نهادها به این صورت نیست و غالباً چنین اتفاقی نمی‌افتد.

سَمَن‌ها، دارای ارزش ذاتی هستند و مهم‌ترین ارزشِ این نوع نهادها خدمت به انسان و حفظ ذخایر ارزش‌ها و زیبایی‌هاست. به همین خاطر، فعالیت در حوزه‌های اجتماعی، زمینه‌سازِ ایجاد رضایت نیز می‌گردد. در واقع، توسعه مثلثی است با سه ضلع: رفاه، رضایت و معنا. جامعه‌ای به سوی توسعه حرکت می‌کند که بتواند به طور مستمر، این سه بُعد را بهبود و ارتقا ببخشد. زندگی هرچه پُر‌رفاه و پُر‌رضایت هم باشد، اگر فاقد معنا باشد در نهایت، نقطه‌ای فرا‌خواهد رسید که به ما »احساس باخت  «دست خواهد داد. اگر بیل گیتس، به عنوان یکی از ثروتمندترین چهره‌های جهان، به آفریقا می‌رود و بخشی از ثروتش را برای واکسیناسیون کودکان آفریقایی وقف می‌کند، برای کسب بُعد معنوی و معنابخشی به زندگی خویش، چنین می‌کند؛ وگرنه بیل‌گیتس، چیزی از «رفاه» و «رضایت» کم ندارد.

سازمان‌های مردم‌‌نهاد(NGOs)، به زندگی انسان‌های فعّال در این نهادها، علاوه بر خلقِ »رضایت«، »معنا« هم می‌بخشند؛ از دیگرسو با تعقیبِ بهزیستی و انجام فعالیت‌های عام‌المنفه، موجب ایجاد »رفاه« و «رضایت» برای جامعه‌ی هدف خویش نیز می‌گردند. به این ترتیب، سازمان‌های مردم‌نهاد در تامین هر سه بُعد توسعه، یعنی «رفاه»، «رضایت» و «معنا» ایفای نقش می‌کنند.

یکی از مهم‌ترین ویژگی‌ سَمَن‌ها(NGOs)، غیرانتفاعی و داوطلبانه بودن آن‌ها است؛ یعنی انجام فعالیت در این نهادها، نباید با تعقیبِ منافعِ شخصی همراه باشد؛ در چنین شرایطی، سَمَن‌ها علاوه بر کارکردِ تسهیل‌گری، کالاها و ارزش‌های دیگری نظیر سرمایه‌ی اجتماعی، همبستگی، امید و انسجام را تولید می‌کنند. برای مثال، سَمَن‌ها در سه سطح، ایجادِ امید می‌کنند؛ در سطح اول، وقتی که افراد در یک سَمَن دور هم جمع می‌شوند، باعث تولید امید کوتاه‌مدت می‌شوند. سطح دوم، تلاش این سازمان‌ها برای بهزیستی جامعه است؛ و سطح سوم زمانی است که مفید بودنِ اقدامات خود و اصلاح جامعه را می‌بینند. به این ترتیب، سَمَن‌ها را می‌توان کارخانه‌ی تولید امید تلقی کرد.

سازمان‌های مردم‌نهاد همچنین، عاملان اصلی گفت‌وگو هستند؛ یعنی کارکرد دیگرشان ایجاد یا تقویت فرهنگ گفت‌وگو است؛ آن‌ها صبوری، تمرینِ مدارا و مشورت‌گرایی را می‌آموزند. تفاوت انسان و حیوان، در قدرت گفت‌وگو و تعامل است؛ یکی از تعاریف توسعه، افزایش مستمر توانایی یک جامعه در گفت‌وگو است و جامعه‌ای که توانایی گفتگو داشته باشد، می‌تواند کارهای بزرگ را به سرانجام برساند.

سَمَن‌ها، عقب‌نشینی و پذیرفتن خطا را نیز آموزش می‌دهند. نباید در گفت‌وگو مدام به دنبال پاسخ طرفِ مقابل یا پیش‌داوری هنگام صحبت دیگران بود؛ به دنبال متهم کردن همدیگر نیز نباید بود؛ همچنین باید بپذیریم که تمام حقیقت نزد ما نیست و قطعاً بخشی از گفته‌های طرف مقابل هم، امکانِ درست بودن دارد؛ به بیان ساده‌تر، ما مالکِ حقیقت نیستیم، بلکه باید طالبِ حقیقت باشیم.

سَمَن‌ها به جُز خلق امید، عقب‌نشینی و پذیرفتن خطاها را نیز آموزش می‌دهند؛ این همان پدیده‌ای است که در کشورهای در حال توسعه، وجود ندارد؛ چرا که از عقب‌نشینی و پذیرفتن خطا، تعبیر به شکست می‌شود. قدرتِ عقب‌نشینی و بازنگری، قدرتِ جدیدی است که باید به فرزندان‌مان یاد بدهیم. عقب‌نشینی، شکست محسوب نمی‌شود بلکه یک عقلانیت است.

از ضعف‌های سَمَن‌ها، عدم تمرین مدیریت، نداشتن مشاورین مدیریتی، فقدان رسانه و رقابت‌های مخرّب است. ضعف دیگر آن است که خیّرین ما سخت‌افزاراندیش هستند و به فعالیت‌های اجتماعی که عینیتِ فیزیکی ندارند، ورود نمی‌کنند و مدام خواهان فعالیت‌هایی هستند که عینیت فیزیکی داشته باشد که با رجوع به مشاوره‌های مدیریتی، می‌توان این ضعف‌ها و نارسایی‌ها را برطرف نمود. 

 

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.